مکانی برای نوشتن خاطرات...

سه شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۲ ب.ظ
فاز فراموشی

فاز فراموشی

شبو تنهایی و گیتار و غمو این دلِ بیمارمو این حالِ خرابم
منو بیخوابی و بی تابی و دلتنگی و حسی که میده بی تو عذابم
تو با یه گوشیِ خاموشی و تو فاز فراموشی و من در به در تو
تو لبات خندونو تو چشمِ من اشکه بیخیال کی به کیه فدای سر تو
عشقم بعده تو چقد بده حالم به دیوونگی رسید کارم ولی باز هوانو دارم
دنیا اون یه جای دور منم تنها خیلی قلبمو شکست اما هنوزم هواشو دارم
هیشکی جز من نتونست که تو رو درک کنه یه کاری کردی که قلبم تا ابد درد کنه
من که هیچ کاری نکردم که تو رو سرد کنه
من که چشماتو به یه دنیا نمیدادم گلم زندگی بعد تو سخت شد کم شده تحملم
شنیدم که گفتی من به درد تو نمیخورم
عشقم بعده تو چقد بده حالم به دیوونگی رسید کارم ولی باز هوانو دارم
دنیا اون یه جای دور منم تنها خیلی قلبمو شکست اما هنوزم هواشو دارم

 


دریافت

 

۰۳ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۳۲ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

خواب های من

یه چند وقتی یه که همین که می خوابم کابوس می بینم. سه وعده کابودس! صبح ظهر و شب

خیلی عذاب دهندس

هر دفعه یه کابوس جدید

۰۳ مرداد ۹۶ ، ۰۲:۰۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

بی جنبه

اخ که چقدر بی جنبه ام!

دو روزه یه تک مثل ندیده ها! افتادم به جون کامپیوتر دارم اموزش می بینم

درسم نخوندم 😑 فک کنم فردا باید مثل خر خونا درس بخونم تا بتونم جبران کنم

خدا رو شکر کار انتقال پروندم درست شد و فعلا همه چی امن و امانه 😁

انگار از کامنت های شما خوانندگان محترم هم خبری نیست :دی

ادامه مطلب...
۰۲ مرداد ۹۶ ، ۲۲:۲۶ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

سلام

سلام 
تصمیم گرفتم اخر شب اتفاقاتی که در طول روز افتاد بنویسم که به درست بودن یا اشتباه بودن اون پی ببرم و بتونم بهتر برای زندگی برنامه ریزی کنم
تصمیم گرفتم بازم کنکور بدم با وجود اینکه ترم دو هستم.
نمی تونم جلو خودمو خودمو بگیرم که برنامه نویسی مو ادامه ندم اخه باید وقتمو بزارم برای خوندن دروس دبیرستان و اماده بشم برای کنکور دادن
البته اگه این شوقم نبود هوس نمی کردم بازم کنکور بدم 
امروز هیچی درس نخوندم همش ذهنم درگیر بود دگیر انتقال پرونده از جایی به جای دیگه اخرش افتاد برای فردا شب
۳۱ تیر ۹۶ ، ۲۳:۴۱ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰